درود بر شما همیشه یاران این وبلاگ
تصمیم دارم یک قطعه شعر از حضرت مولانا تقدیمتون کنم
یادمه اولین باری که این شعرو خوندم حسابی رفتم تو فکرو یه کم گریه کردم ....
خلاصه این شعر برای من کلی حرف داشت...امیدوارم خوشتون بیاد
آن یکی الله میگفتی شبی تا که شیرین می شد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیار گو این همه الله را لبیک کو
می نیاید یک جواب از پیش تخت چند الله میزنی با روی سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر دید او در خواب خضر را در خضر
گفت هین از ذکر چون وامانده ای چون پشیمانی از آنکش خوانده ای
گفت لبیُکم نمی آید جواب زان همی ترسم که باشم ردَُ باب
گفت آن الله تولبیُک ماست وان نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیله ها و چاره جویی های تو جذب ما بود وگشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یا رب تو لبیُک ماست
سلام دوست من
اگه دوست داری با روزی 12 دقیقه کار کردن ماهی 150 هزار تومن به بالا در آمد داشته باشی به وبلاگ من سر بزن دیدنش ضرر نداره کسانی که به وبلاگ من سر زدن تقریبا همه راضی بودند (( حدود12000 نفر)) و شروع به کار کردن شما هم که وبلاگ رو هر روز بروز میکنی میتونی در همون چند دقیقه که داری وبلاگ رو بروز میکنی از اینترنتی که مصرف میکنی پول در بیاری دیدنش که ضرر نداره سر بزن اگه راضی کننده بود شروع به کار کن.
سلام امین جان..
من بهنوش هستم از وبلاگ التماس
از طریق دوست خوبم امیر حسین از وبلاگ لاو سیتی با شما آشنا شدم
شما رو لینک کردم
شما هم منو لینک کن
چون وبلاگت قشنگه لینکت کردم
التماس دعا
منتظرتم تو وبلاگم
یا حق
خیلی شعرای مولانل قشنگبود...طبع شعرت همخوبه ها...آفرین...
اخییییییییییییی
نازی.........
چه باحال بود........
ببینم من اون وبلاگتوخیلی وقته لینک کردم...رچا منو لینک نکردی هنو ؟؟؟؟؟؟؟
یا حق