همه چیز را مسخ کرده اند. ظاهرش را نگه داشته اند و معنی و روح و جهتش را عوض کرده اند،در جهت حفظ مصالح و منافع طبقاتی و سیاسی و اقتصادی خودشان تغییر داده اند .
اصطلاحات مذهبی را که هر کدام ظرفی هستند که یک فکر و یک عقیده را در خود دارند، از محتوا خالی کرده اند، پوک و پوچ و بی مغز و بی روح ساخته اند! و کاش خالی و بی مغز میکردند نه بجای آن از مواد تخدیر کننده ی خرافی و ضد اسلامی و ضد شیعی پر می کردند.
توحید را ، قران را ، نیایش را، حج را ، عدالت را، امامت را، ولایت را، علی را، حسین را،تشیع را ،معاد را، شفاعت را، قضا و قدر را، توسل را،انتظار موعود را،... . همه را به صورت الفاضی در آورده اند مبهم،خالی و یا مسخ شده و تخدیر کننده و حتی درست ضد آنچه معنی دارد و درست در عکس جهتی که نشان می دهد.
و توبرادر من،خواهر من،همکار من،هم طبقه من،نویسنده ی روشنفکر،دانشمند،مترجم،سوسیالیست،هنرمند،آزادیخواه،جامعه گرا، مترقی ، دوستدار عدالت و آرزومند رهایی و رستگاری بشر! آنچه تو از این اصطلاحات میفهمی،آنچه بنام دین اسلام و تشیع میشناسی و می بینی، همان اوراد و الفاظ و مفاهیم تخدیری و تحریفی رایج است.همان تصویری است که دست های غرض دشمن و جهل دوست از این مکتب در ذهن پدرت،مادرت و محیطت نقش کرده اند.
اسلام این نیست،تشیع این نیست، خدا و پیغمبر و معاد و امامت و عدالت وحج و... آن نیست که تو می بینی و آن نیست که تو می گویی و نفی می کنی . تو حق داری که نفی کنی ، اما سخن من این است که آنچه را نفی میکنی حق نیست!
سخنانی از دکتر علی شریعتی